آموزش پودمانی در درمان اختلالات یادگیری دانش آموزان
مقدمه
آموزش و پرورش خلاق، بارور و سازنده امری است حیاتی ولی تامین آن برای همه مردم بسیار دشوار و نیازمند منابع مادی و انسانی عظیم، راهبردها و تدابیر منطقی و کوششهای پی گیر وسیع است و اگر برنامه ریزی آموزشی منطقی و واقع بینانه نباشد نه تنها به نتایج مطلوب نمی رسد چه بسا ممکن است زیانهای غیر قابل جبرانی را هم به بار بیاورد. چه بسا در میان کشورهای مختلف نمونه های متعددی از این نوع برنامه ریزی های آموزشی شده است.
ضرورت برنامه ریزی آموزشی
ضرورت برنامه ریزی برای هر مرکز تشخیص و درمان اختلالات ویژه یادگیری به اندازه ای روشن است که نیاز به تبیین و توجیه ندارد و برنامه ریزی برای کلینیک تشخیصی ودرمانی به اندازه تنفس برای یک موجود زنده اهمیت دارد. برنامه ریزی بدون رعایت اصول برنامه ریزی معنایی ندارد چرا که این اصول راهنمای عمل بوده و در جریان تهیه و اجرای برنامه های آموزشی تاثیر زیادی دارد. در زیر از میان اصول متعدد برنامه ریزی به شرح مختصری از چند اصل مهم و اساسی بسنده می شود:
1- اصل جامعیت: با تغییر در هر مرحله از فرآیند برنامه ریزی تاثیر آن بر روی سایر مراحل بوده و از این رو وجود ارتباطات درون سازمانی ایجاد می کند که برنامه ریزان آموزشی از اجزای مختلف درون سازمانی تصویر روشنی در ذهن خویش داشته باشند تا بتواند آثار احتمالی و ناخواسته تصمیمات را در جاهای مختلف پیش بینی نموده و پیشگیری و برخورداری متعارف داشته باشند.بنابراین در این سیستم بعد از تشخیص گذاری نوع وعمق و شدت اختلال برگذاری یک جلسه تخصصی بین برنامه ریزان مرکز ضروری است.
2- اصل مشارکت: مشارکت در برنامه ریزی به معنای برنامه ریزی انحصاری و تصمیم گیری توسط معدودی از مربیان اختلالات یادگیری که در راس هرم دارند نیست، بلکه فرآیندی است که مشارکت همگان را می طلبد و همه کسانی که به نوعی در مرض نتایج برنامه آموزشی قرار می گیرند باید تا حدودی در این میان نقش داشته باشند مثلث خانواده،معلم و مربی ازجمله این مشارکت است لذا انجام نیاز سنجی های فردی، موضعی و سازمانی نیز از سوی مرکز در راستای این اصل می باشد. البته این نقش ها با توجه به افراد به صورت های مختلف جلوه می کند.
3- اصل تعهد: برنامه ای که از روی تعهد و احساس مسئولیت تهیه شود به دست اشخاص متعهد ومتخصص به اجراء در می آید و احتمال موفقیت آن بیش از برنامه ای که توسط غیر متعهدها تدوین شده است.اصل تعهد است که مربیان راپاسخگو در برابر خود برنامه و فراگیر قرار می دهد. لزوم سپردن امور مهم به دست افراد متعهد ومتخصص و کارآمد از جمله مسائلی است که مورد توجه پیشوایان دینی ما بوده است و آن را به صراحت بیان کرده اند که نمونه آن در نامه امام علی (ع) به مالک اشتر به وضوح دیده می شود.
4- اصل واقع بینی: از جمله اصول و موازینی که تیم برنامه ریزان آموزشی مراکز اختلالات ویژه یادگیری باید به آن توجه داشته باشند اصل توجه به واقعیتهاست. تیم برنامه ریزی باید اطلاعات دقیقی درباره واقعیات رشدی عاطفی،شناختی، ادراکی – حرکتی ومهارتهای اجتماعی – ارتباطی، فرهنگی، اقتصادی و غیره در مدرسه وخانواده و کودکی که در آن رشد پیدا می کند، داشته باشد و برمبنای همان اطلاعات فعالیت خود را آغاز کنند.
یک برنامه ریز تا زمانی که سیر حرکت خود را به خوبی نشناسد موفق نخواهد شد بدون شک هر اندازه برنامه ریزان نسبت به واقعیت ها آگاهی بیشتری کسب کنند و در خصوص تاثیر پذیری برنامه ها از واقعیات شناخت بیشتری و دقیق تری داشته باشند و واقع بینی در برنامه ریزی ها لحاظ شود می توانند به موفقیت برنامه هایشان امید وار باشند.
5- اصل استمرار در ارزشیابی برنامه های آموزشی: برنامه ریزی فرآیند مستمر و پایان ناپذیری است که با انجام پژوهش و کار بست یافته های پژوهشی می توان این فرآیند را تداوم بخشید و با انجام ارزشیابی از همان مراحل اولیه برنامه ریزی و تا ارزشیابی از محصول می توان برمبنای اطلاعات و داده های جدید به آغاز تصمیم و انجام اصلاحات لازم در طول برنامه ریزی انجام گردید.
6- اصل توجه به نوآوری ها: تحولات اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی و علمی نه تنها برنامه های آموزسی را با چالش های جدیدی مواجه می کند بلکه در مخاطبان و فراگیران نیز انتظارات جدید و خواسته های نوعی را به وجود خواهد آورد. که در این امر ضرورت ایجاد تغییر و تحول در برنامه ها را تقویت می کند در این موقع است که تیم برنامه ریزی باید با بهره گیری از نوآوری ها به جواب گویی از انتظارات مخاطبان پرداخته و برنامه های خود را با تحولات و تغییرات همگام و هماهنگ کنند یعنی آنها با پرداختن به نوآوری به فعالیت های خود پویایی بخشند. استفاده از نوآوری ها به عنوان یک اصل باید به بهبود کیفیت، جایگزینی روش های کهنه، روش های نوین یاددهی و یادگیری، سهولت دسترسی به اطلاعات تازه و تسریع در کارها و در نهایت برآورده شدن انتظارات جدید مخاطبان برنامه های آموزشی بیانجامد. و سایر اصل هایی که در فرآیند برنامه ریزی باید به آن توجه داشت از جمله آنها:اصل ضرورت تجدید نظر مستمر در سیاست گزاری برنامه ها، رهنمودها، مطالعات آیند نگرانه، گفتگو، انعطاف پذیری در برنامه های آموزشی، توجه به کیفیت، پژوهش و مدیریت اطلاعات می باشد.
فرآیند برنامه ریزی آموزشی
در فرآیند برنامه ریزی قبل از هر اقدامی باید هدفهای آموزشی برای توسعه آموزش از نظر کمی و کیفی، در طول زمان مورد نظر بعنوان نخستین مرحله تدوین شود یعنی اهدافی که در جریان اجرای یک برنامه آموزشی می خواهیم بدان دست یابیم مشخص گردد سپس منابع مورد نیاز برای تحقق بخشیدن به هدفهای آموزشی تعیین شود و این مرحله شامل پیش بینی منابع آموزشی، امکانات آموزشی، اقتصادی و مالی مورد نیاز یرای اجرای یک برنامه است که بدون در نظر گرفتن آن تحقق اهداف آموزشی میسر و ممکن نخواهد بود. تعیین منابع مورد نیاز در برنامه آموزشی نیزهمانند اهداف از دو جنبه کمی و کیفی برخوردار است. تعیین منابع در واقع آزمون تلخی است که برای سنجش میزان واقع بینانه بودن مرحله نخست تدوین اهداف برنامه های آموزشی. اگر تعداد نیروهای انسانی مورد نیاز، امکانات آموزشی و میزان بودجه مورد نیاز تخصیص و تامین نگردد تمام معادلات و محاسبات را مختل خواهد کرد برای رسیدن به برنامه ریزی معقول در فرآیند برنامه ریزی که در مرحله بعدی قرار دارد.تعیین اولویت و نیازهای لازم از اجرای یک برنامه می باشد تا براساس آن سیاستگذاری و طراحی صورت گیرد و راهبردهای اجرایی پیشنهاد گردد بعد از این مرحله، مرحله حساس اجرایی و پیاده کردن اهداف سیاستها خواهد بود.
در فرآیند برنامه ریزی آموزشی موفق میزان درهم تنیدگی مراحل و سایر عوامل سازمانی ارتباط مستقیمی دارد و جز لاینفک توسعه و پیشرفت سازمانی است. بعد از اجرا در مرحله آخر برنامه های آموزشی و شاید مهمترین این مراحل ارزشیابی و ارزیابی مراحل و جمع بندی و گرد آوری آمار و اطلاعات برای بهبودی وضعیت موجود می باشد البته نباید تلقی کرد که که ارزشیابی بعنوان آخرین مرحله ارزش کمتری دارد بلکه باید این امر در پایان تمام مراحل و بصورت موردی صورت گرفته تا کم و کاست برنامه ریزی مشخص گردیده و نقاط قوت و ضعف آن مشخص گردد و در این خصوص سیا ستهای لازم اتخاذ گردد در اینجاست که زنجیره برنامه ریزی آموزشی به ارزشیابی آموزشی منتهی می شود. در واقع فرآیند برنامه ریزی محصول برقراری تعامل و ارتباط بین وضع مطلوب آموزشی و وضع موجود در نظام آموزشی بوده که برنامه ریزان آموزشی باید درفرآیند برنامه ریزی این تعامل را با تعادل به پیش ببرند تا به تکامل برساند.
نقش برنامه ریزی درسی در پودمان های یادگیری برای درمان اختلالات ویژه یادگیری
برنامه ریزی درسی یک فراگرد چند مرحله ای است که شامل وظایف مرتبط به هم می باشد بر همین اساس برنامه ریزی درسی و آموزشی را بازسازی دانش و تجربه به طور منظم می دانند که با نظارت مدرسه یا دانشگاه تکوین می یابد و یادگیرنده را قادر می سازد تا توان و کنترل خود را بر دانش و تجربه فزونی بخشد
عالمان حوزه برنامه ریزی درسی مفهوم های گوناگون برنامه درسی را ارائه و مورد بحث قرار داده اند، ازجمله: 1 موضوع ها و ماده های درسی 2 هدفهای آموزش 3 تجربه های فراگیران 4 فرصت های یادگیری. برنامه درسی به عنوان هدفهای آموزشی شامل مجموعه ای از هدفهای سلسله مراتبی از پیش تعیین شده است که آموزش، به منظور تجربه هایی که فراگیران در موقعیت آموزش و یادگیری کسب می کنند اشاره دارد
برای یادگیری موثر و دستیابی به اهداف آموزش،داشتن اطلاع کافی و جامع از ماهیت «برنامه ریزی درسی» مورد نیاز همه آموزش دهنده ها می باشد. بنابراین، با توجه به اهمیت و نقش برجسته برنامههای درسی، بررسی و تحقیق درباره کارآیی هر چه بیشتر آنها در شیوه تدریس، سنجش و در نهایت یادگیری فراگیرا ن بسیار ضروری و با اهمیت به نظر می رسد.
برنامه ریزی درسی
برنامه درسی طرحی جهت آماده کردن مجموعه ای از فرصتهای یادگیری و شامل اهداف، محتوا، وسایل آموزش، فعالیتها و تجربیات یادگیری، روشهای یاددهی، یادگیری، شرایط و امکانات و ارزشیابی می باشد.
عناصر برنامه درسی:
1 چهارچوبی از مقدمات و مفروضات درباره فراگیر و جامعه
2 اهداف عمومی و اختصاصی
3 محتوا یا ماهیت موضوع
4 مدلهای انتقال از جمله روشها و محیطهای یادگیری
5 ارزشیابی
مراحل برنامه ریزی درسی:
1 آماده سازی رؤس برنامه درسی
2 تهیه و تدوین مواد و وسایل آموزشی
3 اجرا
الف) تعیین هدفها
ب) طراحی حیطه برنامه ها و برنامه های درسی
ج) انتخاب و اجرا کردن روشهای آموزشی که معمولا به وسیله معلمان صورت می گیرد.
د) ارزشیابی
چهارچوب نظری سازماندهی محتوا
«محتوا عبارت است از مجموعه مفاهیم، مهارتها و گرایشهایی که از سوی برنامه ریزان انتخاب و سازماندهی می شود در عین حال محتوا آثار حاصل از فعالیتهای یاددهی یادگیری معلم و شاگرد را نیز در برمی گیرد.»
محتوا، ممکن است به صورت متون و کتب درسی تدوین شود رایج ترین شکل محتوای مکتوب، همان کتابهای درسی است
محتوا ممکن است به صورت متون و کتب درسی تدوین شود رایج ترین شکل محتوای مکتوب همان کتابهای درسی است
محتوا ممکن است به صورت شفاهی باشد مانند توضیحات معلم در تدریس در مجموع می توان محتوا را معادل برنامه درسی فرض نمود زیرا حقایق خاص، عقاید، اصول، مسائل و موارد مختلف دیگر معمولا در یک درس خاص گنجانده می شود
ملاک انتخاب محتوا:
1 اعتبار علمی: محتوا باید از نظر علمی معتبر باشد، یعنی مفهوم و اصولی که آموزش داده می شود اعتبار علمی داشته باشد
2 متناسب بودن با نیازهای فراگیران
3 سازماندهی مناسب، اجزاء و عناصر محتوا به نحوی سازماندهی گردد که یکدیگر را تقویت کنند و باعث یادگیری موثر گردند
4 با هدفهای درسی و نظام آموزشی مرتبط باشد
5 با شرایط و ویژگیهای فرهنگی، محیطی و اجتماعی ارتباط داشته باشد
6 با زندگی روزمره دانش آموزان مرتبط باشد
7 روحیه تحقیق و فعالیت یادگیری را پرورش دهد
8 اطلاعات صحیح و معتبری را با استفاده از آخرین یافته های علمی ارائه نماید
9 موجب پرورش تفکر خلاق گردد
10 درجهت برآوردن نیازهای فردی و جمعی باشد
سازماندهی محتوا:
به معنی تنظیم اجزاء و عناصر محتوا است به نحوی که باعث یادگیری موثر گردند.
محتوا به منزله مصالح یک ساختمان و سازماندهی محتوا به منزله چیدن و ترکیب کردن مصالح برای ساختن یک بناست.
ملاک سازماندهی محتوای برنامه درسی:
معمولا برای سازماندهی برنامه درسی سه ملاک اساسی ذکر می شود:
1 توالی
2 تداوم
3 وحدت
الف) توالی را می توان تنظیم مواد یا تجارب یادگیری به صورت پیاپی نامید.
می توان در رابطه با توالی سازماندهی محتوا این سه سوال را مطرح کرد چه چیزی ترتیب توالی آموزش را باید تعیین کند چه چیزی به دنبال چه چیزی باید بیاید و چرا بهترین زمان مناسب برای فراگرفتن موضوع معین کدام است
در توالی، چگونگی پشت سرهم قرارگرفتن عناصر و اجزای مختلف محتوا مورد توجه قرارگیرد موضوع بحث در توالی، چگونگی ترتیب ارائه هریک از اجزای یک موضوع درسی است مانند:
الف) از آسان به مشکل
ب) تنظیم براساس پیش نیازها
ج) ترتیب زمانی
د) توالی مطالب از کل به جزء
این روند معمولا در برنامه های درسی رعایت می گردد البته سازماندهی از کل به جزء با توجه به بعضی از مکاتب مانند رفتارگرایی ممکن است در بعضی مواد درسی از جزء به کل سازماندهی شود
در مجموع غرض از توالی، تکرار مطالب یادگیری نیست. بلکه تنظیم محتوا، تجارب یادگیری به نوعی از ترتیب است که امر یادگیری را با توجه به رشد یادگیرنده تسهیل نماید.
ب) تداوم (مداومت)
تداوم به معنی پیش بینی فرصتهای پی درپی و مداوم برای تعمیق و گسترش معلومات و مهارتها به طور پیشرونده است
تداوم به توالی ارتباط دارد با این وجود تداوم در فرد هنگامی ایجاد می شود که او در طول زمان پیشرفت کرده و ترتیبی از تجربیات را به صورت عمودی کسب نموده است. در حالی که توالی به وسیله طرح ریزان برنامه درسی و معلمان تنظیم شده و از این نظر نسبت به فراگیر خارجی می باشد تداوم نسبت به فراگیر درونی است بهرحال تنظیم محتوا با رعایت اصل توالی می تواند تداوم یادگیری را برای یک فردگیر به وجود آورد
نقش پودمان های یادگیری در درمان اختلالات ویژه یادگیری
پودمان همان ترجمه فارسی ماژول است که آن را پیمانه هم می نامند. پودمان به زبان ساده به یک واحد آموزشی خود فراگیر گفته می شود.
پودمان در آموزش عبارت است پیمانه کردن، بخش بخش کردن، واحدی کردن برنامه ها در حقیقت پودمان یک نقشه یا طرح رفتاری است که در آن فعالیت های یادگیری بر اساس توانایی های تک تک فراگیران سازماندهی می شود.
در این روش معلم IEPشخصاً تصمیم می گیرد و نظم آن را مشخص می کند به عبارت دیگر معلم آموزش انفرادی می تواند واحد های درسی را متناسب با نیاز های دانش آموزان انتخاب و خود توالی آنها را تعیین کند.یک واحد درسی از واحد های یادگیری که ماژولار نامیده می شود ساخته می شود یک ماژول یک واحد یادگیری خوب سازمان داده شده و خود محتوا است که با اهداف مشخص، محتوا و استراتژی های یاد دهی و یادگیری و اشکال و ارزشیابی کامل باشد.
ماژولارها جعبه های یادگیری هستند که دربرگیرنده صلاحیت های هسته ای و پایه مشترک از یکسری از دانش ها و مهارتها که نیاز است انجام بشود. ماژولارهای درسی ممکن است شامل همه مواد آموزشی مورد نیاز باشد یا به یادگیرنده یا به منابع دیگر همچون کتابها، نوارهای ویدئویی، سخت افزارها و وب سایتها باشد یک برنامه درس پودمانی از واحدهای یادگیری که ماژولار نامیده می شود ساخته می شود یک ماژول یک واحد یادگیری خوب سازمان داده شده و «خود محتوا» است که با اهداف مشخص، محتوا، استراتژی های باددهی و یادگیری و اشکال ارزشیابی کامل می باشد هر ماژول شامل یکسری از فعالیت ها، استراژی ها، متدهای مورد استفاده، مواد مورد نیاز، نیازمندی آمادگی، زمان مورد نیاز برای کامل کردن برنامه درسی می باشد.
یک نظریه نسبتاً جدید برنامه ریزی درسی، ماژولار سازی است. ماژولار جایی مطرح است که هدف عمومی انسجام نظریه با کار عملی باشد.در این صورت ماژولار دانش و مهارت با همدیگر در یک فضای واحدهای ارتباط داده می شود پودمان یک واحد مطالعه است.
در سیستم ماژولار یک برنامه متشکل از چند دوره و هر دوره متشکل از چند ماژول و هر ماژول از چند سطح تشکیل می یابد.
هدف برنامهIEP پودمانی آسان سازی فرصت یادگیری و انعطاف پذیری آن برای دانش آموزان دارای اختلالات ویژه یادگیری است.
ماژول های زیادی برای طراحی یک برنامه درسی IEP پودمانی وجود دارد که در زیر به 2 مورد از آن ها اشاره میکنیم:
1. در یک قلمرو موضوعی
2. در کل برنامه درسی
ماژول ها در یک قلمرو موضوعی: این ماژول ها در یک زمینه موضوعی گروه بندی می شوند تحت عنوان:
الف) ماژول های پایه مشترک یا هسته ای
ب) ماژول های انتخابی
ج) ماژول های ترمیمی، تعمیمی
ماژول های پایه مشترک: شامل مواردی هستند که باید توسط دانش آموزان دارای اختلالات ویژه یادگیری یادگرفته شوند و اساسی و اجباری می باشند.
برای مثال برای هجی کردن سه ماژول لازم است:تمیز شنیداری،حافظه شنیداری و حافظه بینایی (فرصت)(و یا ف) (و یا اٌ) (ت یا د)
یا در مطالعات اجتماعی یادگیری پنج ماژول یا «واحدهای موضوعی» شناخت خود، خانواده خود، همتایان، جامعه و کشور لازم است.
ماژول های انتخابی، ترمیمی و تعمیمی: این ماژول های توانمندی یادگیری متفاوتی را برای دانش آموزان فراهم می آورند.
ماژول های ترمیمی به موارد مناسبی اشاره می کنند که به دانش آموزان ضعیف در یادگیری شان کمک میکند. ماژول های ترمیمی موادی اضافی هستند که به توانمند کردن دانش آموزان به درکشان از ماژول های پایه مشترک و عمق بخشی به یادگیری آنها کمک می کنند.
یکی دیگر از مرسوم ترین طبقه بندی ماژول ها به شرح زیر است:
1. پودمان پیش نیاز پیش نیاز یادگیری های بعدی می باشد که یادگیری این، باعث اثر بخشی یادگیری های بعدی می شود.
2. پودمان پایه پودمان هایی است که گذراندن آنها برای درک و فراگیری پودمان های اصلی یا اختصاصی لازم و اجباری است.
3. پودمان اضافی این دسته پودمان های غیر مشترکی می باشند که محتوای آن اختصاص به یک شغل یا بخشی از وظایف عمده آن شغل است
4. پودمان قابل اشتغال به مجموعه ای از پودمان های مهارتی یا شغلی که فراگیر پس از طی آن قادر باشد وظایف مربوط به یک شغل یا یکی از بخش های عمده شغل را به نحومناسب انجام دهد پودمان قابل اشتغال گویند. هر یک از پودمان ها یپیش نیاز، مهارتی پایه یا اختصاصی نیز در بعضی از موارد می توانند کارکرد پودمان قابل اشتغال را داشته باشند.
برنامه درسی در سیستم ماژولار به نوعی دیگر نیز تقسیم شده است که عبارت است از:
1- ماژول های پایه مشترک: این ماژول ها برای همه دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری اجباری بوده و مدخل ورود به مرحله بعدی است.
2- ماژول های انتخابی آزاد: این ماژول ها را دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خارج از برنامه ودرس خود انتخاب می کنند.
3- ماژول های انتخابی: ماژول های مصوبی است که دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری می توانند انتخاب کنند.
ویژگی ها و محاسن برنامه درسی پودمانی چیست:
1- این برنامه برای دانش آموزان اختلال در یادگیری و اختلال در رفتاری که توسط دانش آموزان دیگر پذیرش ندارند مناسب است.
2- ساختار آموزشی آن آسان و از انعطاف پذیری برخوردار می باشد و از فزونی در محتوای برنامه درسی جلوگیری می کند.
3- هر پودمانی بطور آشکار بیان می شود و اهداف آن بر اساس محتوا، مهارتها و نگرش ها که باید به آن رسید بطور شفاف بیان می شوند.
4- تجربیات یادگیری موفق در دانش آموزان را تسهیل می سازد.
5- این برنامه فرصت انتخاب را برای دانش آموزان فراهم می آورد.
6- در جهت رعایت تفاوت های فردی و استعدادها میان دانش آموزان برنامه مناسبی است.
7- ساختار آن طوری طراحی می شود که در صورت عدم کارایی و اثر بخشی سریع حذف، اصلاح یا بازسازی می شود.
8- دارای انسجام عملی بوده و هر واحد درسی بطور مستقل ارائه می شود.
9- محتوای ماژول ها می تواند به آسانی بر اساس نیازهای دانش آموزان، جامعه و مدرسه طراحی شود.
10- ماژول ها جعبه های یادگیری هستند که آموزش بر اساس صلاحیت های علمی و توانمندی دانش آموزان ارائه می شود.
11- صرفه جویی در زمان، هزینه و منابع انسانی
12- هر فرد با توجه به توانایی ها، علایق و استعداد و امکانات و شرایط محیطی آموزش می بیند.
13- بازدهی بیشتر با اثر بخشی بالاتر (به دلیل مشارکت فعال یادگیری، تلفیق طرق مختلف آموزش، دریافت اطلاعات فراگیر بر اساس سرعت پیشرفت).
14- اصولاً «خود محتوا» «خودآموز» و یادگیری «خودکام» می باشند.
15- هدف های رفتاری به روشنی بیان شده و بین ساختار دانش، توالی و تنظیم آن ارتباط بهینه و منطقی وجود دارد.
16- موفقیت و تسلط فراگیران در کسب مهارتها، بر اساس استانداردها ارزشیابی می شود و از جریان بازخورد قوی برخوردار است.
17- استفاده از رسانه ها و روشهای متنوع.
18- رفتارهای مورد انتظار، شرایط برای عملکرد دانش آموزان و استانداردهای قابل پذیرش در پیشرفت تحصیلی و پیشرفت فرصت های یادگیری بر اساس صلاحیت ها و و شایستگی یادگیرندگان مشخص می گردد.
نویسنده:محمد رحیمی کارشناس اختلالات یادگیری
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 03 اسفند 1401 (09:35)
- گزارش تخلف مطلب